همانی که فکر می کردم اتفاق افتاد . فیل تر شدم ! دور از انتظار نبود . البته گویا بیرون از ایران هنوز می شود بدون فیلتر دید . به هر حال فعلن سعی می کنم آدرس را تغییر بدهم . تا آن وقت این را داشته باشید که احمدی نژاد گفته که غربی ها برایِ مذاکره باید کلی شرایط قبول کنند از جمله اعلامم رسمی پذیرش ان پی تی . . . « مذاکره کننده گان باید بیش از مذاکرات نظر خود را درباره یِ بمب هایِ اتمی در اختیار رژیم صهیونیستی اعلام کنند . . . هدف و منطق خود از مذاکره را به طور شفاف توضیح دهند . . . » البته خیلی هم غیر منطقی نیست . وقتی ما دست بالا را داریم چرا شرط ها را ما تعیین نکنیم ؟! از جمله مثلن این که : مذاکره کنندگان باید قبل از شروع جلسه حتمن جیش کنند . دست هاشان را با آب و صابون بشورند . از والدین شان رضایت نامه بیاورند . معدل دوره ی پیش دبستانی شان کمتر از 19 نباشد . بیش از خواب مسواک بزنند . ناخن های دست و پاشان کوتاه باشد . مویِ سرشان را با نمره یِ 4 کوتاه کنند و غیره و ذالک !
در ضمن دیروز ششم تیر ماه بود . خب که چه ؟ خب که این که 39 ساله شدم . حالا می رویم که داشته باشیم مرز چهل سالگی را ! تولدم مبارک !
وصیت امام از جلوی چشمهایم رژه میرفت که به آقای هاشمی و مقام رهبری فرموده بودند «من نگران اختلاف شما هستم. » وصيت امام اين بود كه بين نظام و آقاي هاشمي اختلاف ايجاد نكنيم. این 2 جمله را محسن رضایی در گفتگو با همشهریِ ویژه ی انتخابات گفته است ... این روزها با بالا گرفتن دعوایِ تصاحب دانشگاه آزاد ، به نظر می رسد باید منتظر اتفاق خاصی بود . هر چند اگر اتفاقی هم نیفتد نباید تعجب نمود . به هر حال از این چیزا در ایران زیاد اتفاق می افتد ! اما تکرار دلنگرانیِ امام از زبان محسن رضایی خیلی حرف در دلش دارد . . . !
حتمن شما هم تا حالا از اتقاقات مربوط به دانشگاه آزاد با خبر شده اید . رفسنجانی در یکی از گفتگوهایِ آخرش به موضوع دانشگاه آزاد اشاره کرده و مطالبی برای ثبت در تاریخ گفت . هر چند برایِ اون وری ها فرقی نمی کند . یادآوریِ نقل قول هاشمی در روز انتخاب رهبر جدید خالی از لطف نیست . آن نقل قول رهبر امروز را انتخاب کرده شده کرد . اما فکر نکنم این نقل قول چیزی را عوض کند . از آن نقل قول تا این نقل قول چه ها که نشده است . . . به نظر شما منظور هاشمی از تندروهایِ مورده اشاره یِ امام در متن زیر چه کسانی بودند ؟! مهم نیست ؟! با این حساب دانشگاه آزاد را از دست رفته بدانید . . . فااااااااااتِحه !
« من خطبهای در نماز جمعه خواندم و توضیح دادم که چه اتفاقی میافتد که بچههایمان الان در حد دیپلم بیرون میآیند و بعد هم بیکار میمانند و استعدادها زنده به گور میشود! گفتم این جریان فقری که در جامعه وجود دارد و تبعیضی که هست، هر سال عمیقتر میشود، چون یک عده ممتاز - چه در داخل و چه در خارج- تحصیل میکنند و بعد هم کارهای اساسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را بهدست میگیرند و خانوادههای مردم عادی هم باید در حد عملگی، یا کارمند و یا کاسب بمانند. این تبعیض را هیچ وقت نمیتوانیم به هم بزنیم، مگر اینکه به بچهها میدان بدهیم که درس بخوانند و این بچهها بعداً در قشر بالای کشور حضور داشته باشند. این موضوع و تبعات آن را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، پیشرفت و ظلمی که به اینها میشود، فشار روحی که به جوانها میآمد، هزینهای که برای اعزام به خارج میشد و پولدارها به خارج میرفتند و غیره را توضیح دادم. این خطبه را امام هم گوش داده بودند. بعد که امام را دیدم، به من گفتند حرفهای هشداردهندهای زدید. میخواهید چه کار کنید؟ گفتم: میخواهیم یک دانشگاه غیردولتی درست کنیم تا از امکاناتی که الان هست، استفاده کنیم. امام یک میلیون تومان پول دادند و گفتند: من این را به این کار هدیه میکنم. در صحبتی هم اعلام کردند که این کار خیلی خوبی است که فلانی پیشنهاد کرده است. دیگر اینتندروها نتوانستند مخالفت کنند . »
این عکس ها افغانستان دهه ی شصت را نشان می دهد . معتقدم این ها همه ی افغانستان آن روزها نیست . اما به این موضوع ایمان دارم که اگر آن روال ادامه پیدا می کرد ، امروز افغانستانی مدرن و توسعه یافته در همسایگی مان داشتیم . هر چند این روزها با دیدن سرعت جبران عقب ماندگی ها می توان به آن آینده امیدوار بود . این ها رانوشتم که بگویم نکند چهل – پنجاه سالِ دیگر عکس هایی از ایران را ببینند و همین ها را که من نوشتم بنویسند . تصورش هم دیوانه ام می کند ! در ضمن همه یِ عکس ها را اینجا ببینید : http://tardid.net/?p=1945
امروز زنجان را غباری از خاک و خل فرا گرفته بود ( با خس و خاشاک اشتباه گرفته نشود ) . زنجان همینطوری اش دل گرفته و غمبار است . نه این که همه چیز آرام است و ما چقدر خوشبختیم . وای به وقتی که این شکلی هم بشود . امروز از آن روزهایِ عجیب شهر من بود .
شک نداشتم که با این ولوله و توپ بازی و نماز ظهر و غیره و ذالک ، این مجلس مصوبه اش را پس می گیرد . همین الان اعلام شد که مجلس با تصویب فوریت طرحی ، انصراف خود را از مصوبه یِ روز یکشنبه درباره یِ دانشگاه آزاد را اعلام کرد . به سلامتی انشاء الله . فقط نمی دانم چطور شده بود که برادر لاریجانی از این کارا کرده و بدون هماهنگی با بزرگترها زیادی چیز خورده بود . حالا تحویل بگیرد . حداقل یک هماهنگیی مختصری با اخوی می کرد تا مجبور نشود دوباره طرح تصویب کند . از طرف دیگر علی مطهری هم که می خواست ادا در بیاورد که آره . . . از کوچینکف و روس ها مایه گذاشت . اما بهش حالی کردند که « بیشین بینیم با . . . ما خودمون اینکاره ایم ! » یادش به خیر ! روزی بود که این مجلس در راس امور بود اما حالا اگر در تَهِ امور بماند باید شاکر بود !
39 ساله . روزنامه نگار که از سال 1370 به شکل رسمی نوشتن را شروع کردم . مدتی مجری تلویزیون بودم که بعد از انتخاب خاتمی اخراج شدم .
واما پس از مدت ها تصمیم گرفتم همین جا ساکن شوم . هرچند فیلتر نمودن وبلاگ ها تا این سومی ،سنگ ریزه هایی بودند که ... مهم نیست ! وبلاگ سوم ، چهارمی نخواهد شد . همین باقی می ماند با علم به این که حتم دارم خوانندگان و دوستان عزیز فیلتر شکن دارند . به امید ایرانی آزاد .
-
تمام انسان ها در زندگی خویش از فراز و نشیب برخوردارند و با مشکلات مختلفی
مواجهند. افراد معمولا در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانی میگردند و سعی میکنند ...
MAS bangunan Ivan konten
-
«Anu MAS... mboten Penda saget memisahkan MAS bangunan Ivan konten, Ivan
tresno Penda MAS bangunan konten "," dikandani NEK IKI Cove Alaaah yo
ngeyel, We...
بودن یا نوبدن مساله تویی
-
این روزها دارم بر عکس همیشه به نبودنت فکر میکنم
به جای فکر کردن به بودنت
این ذهن لعنتی را دارم نرمش میدهم
کلنجار میروم تجربه کند بی تو زندگی کردن را
ام...
من دیگه اون آدم قبلی نیستم!
-
چند ماه است که مدام دارم فکر می کنم که چطور برایتان آسمون و ریسمان ببافم که
علت غیبت کبرایم چه بوده؟
که در نیایید بگویید:« دختر ! ننه ت خوب ! بابات خوب! ر...
عيدانه
-
فكر مي كنم به رنگ سبز باشي
چون وقتي تو را با بهار تركيب مي كنم
سبزتر مي شود
دوباره سالي از نو آغاز مي شود
عيدي ديگر
و عيدانه اي ديگر
و اين بهار رنگين تر از ...